پدر روزنامه می خواند. اما پسر کوچکش مدام مزاحمش می شد. حوصله ی پدر سر
رفت و صفحه ای از روزنامه را که نقشه ی جهان را نمایش می داد، جدا و قطعه
قطعه کرد و به پسرش داد.
"بیا! کاری برایت دارم. یک نقشه ی دنیا به تو می دهم. ببینم می توانی آن را دقیقا همان طور که هست بچینی؟"
و دوباره سراغ روزنامه اش رفت. می دانست پسرش تمام روز گرفتار این کار است. اما یک ربع ساعت بعد پسرک با نقشه ی کامل برگشت.
پدر با تعجب پرسید: "مادرت به تو جغرافی یاد داده؟"
پسر جواب داد: "جغرافی دیگر چیست؟"
پدر پرسید: "پس چگونه توانستی این نقشه ی دنیا را بچینی؟"
پسر گفت: " اتفاقا پشت همین صفحه تصویری از یک آدم بود. وقتی توانستم آن آدم را دوباره بسازم دنیا را هم دوباره ساختم."
علی
یک تاجر آمریکایی نزدیک یک روستای مکزیکی ایستاده بود که یک قایق کوچک ماهیگیری از کنارش رد شد که توش چند تا ماهی بود .
از مکزیکی پرسید: چقدر طول کشید که این چند تا رو گرفتی؟
مکزیکی: مدت خیلی کمی.
آمریکایی: پس چرا بیشتر صبر نکردی تا بیشتر ماهی گیرت بیاد؟
مکزیکی: چون همین تعداد برای سیر کردن خانواده ام کافیه.
آمریکایی: اما بقیه وقتت رو چیکار می کنی؟
مکزیکی: تا دیر وقت می خوابم، کمی ماهی گیری می کنم. با بچه ها بازی
می کنم. بعد میرم توی دهکده می چرخم، با دوستان شروع می کنیم به گیتار
زدن. خلاصه مشغولم به این نوع زندگی!
آمریکایی: من تو هاروارد درس خوندم و می تونم کمکت کنم. تو باید بیشتر ماهی گیری کنی. اون وقت می تونی با پولش یه قایق بزرگتر بخری و با درآمد اون چند تا قایق دیگر هم
بعدا اضافه میکنی. اون وقت یه عالمه قایق برای ماهیگیری داری!
مکزیکی: خوب، بعدش چی؟
آمریکایی: به جای این که ماهی ها رو با واسطه بفروشی اونا رو مستقیما به
مشتری ها می دی و برای خودت کار و بار درست می کنی ... بعدش کار خونه راه
می اندازی و به تولیداتش نظارت می کنی ... این دهکده کوچک رو هم ترک می
کنی و می روی مکزیکوسیتی! بعدش لوس آنجلس! و از اونجا هم نیویورک ...
اونجاست که دست به کارهای مهم تری هم می زنی ...
مکزیکی: اما آقا! این کار چقدر طول می کشه؟
آمریکایی: پانزده تا بیست سال!
مکزیکی: اما بعدش چی آقا؟
آمریکایی: بهترین قسمت همینه، موقع مناسب که گیر اومد میری و سهام شرکتت رو به قیمت خیلی بالا می فروشی! این کار میلیون ها دلار برات عایدی داره .
مکزیکی: میلیون ها دلار! خب، بعدش چی؟
آمریکایی: اون وقت بازنشسته می شی! می ری یه دهکده ساحلی کوچیک! جایی
که می تونی تا دیر وقت بخوابی! یه کم ماهیگیری کنی. با بچه
هات بازی کنی! بری دهکده و تا دیر وقت با دوستات گیتار بزنی و خوش
بگذرونی ....
علی