
نمایی از چاکرای اول در دیدگاه کوندالینی: شکل اصلی چاکرا نیلوفری با چهار گلبرگ است که به چهار جهت زمین اشاره می کند. حیوان درون چاکرا فیل هیجان زده است که هفت خرطوم دارد. در این چاکرا یک ایزد بنام براهما و ایزد بانویی بنام داکینی متصور است.
چاکرای اول مولاداهارا نام دارد، که در زبان سانسکریت به معنی ریشه است. ریشه در گیاهان، وسیله دریافت انرژی و جریان حیات از سوی زمین است. انسان ها نیز همانند گیاهان در زمین ریشه دارند، اگرچه این ریشه نمود فیزیکی ندارد، لیکن اگر دقت کنیم، بخش عمده ای از حیات ما یعنی هر آن چه که می خوریم اعم از گیاه و حیوان از زمین حاصل شده است. در واقع ما بطور غیر مستقیم در زمین ریشه داریم. زمین برای ما شروع کننده و خاتمه دهنده حیات است.
هدف چاکرای اول حفظ بقای فیزیکی از راه ترسها و خوردن غذا است. این چاکرا ریشه حیاتی همه ماست و به نوعی می توان آن را مهمترین چاکرای بدن برای حفظ بقا دانست. این چاکرا از راه پاها ما را به زمین وصل می کند. عصب سیاتیک مهمترین عصب مربوط به این چاکرا است.

عصب سیاتیک و پاها
در این شکل بخوبی ارتباط زمین و چاکرای اول نشان داده شده است. سیاتیک به عنوان ضخیم ترین عصب بدن ارتعاشات و بارهای اضافه بدن را به زمین وصل می کند.
چاکرای اول در قسمت میان دوراه، یعنی مابین مقعد و آلت تناسلی، در پایین ترین قسمت ستون مهره ها واقع شده است. تمام پاها از لگن تا نوک انگشتان به این چاکرا مربوط هستند. یکی از مهمترین عملکردهای این چاکرا برای بقا، حس ترس و واکنش نشان در هنگام خطر است. به همین دلیل است که در ترسها زانوهای شخص شل شده و یا قفل می شوند. رنگ این چاکرا در دیدگاه کوندالینی قرمز خونی و عنصر آن زمین است
|