خانواده صلح

خانواده ای برای گسترش صلح در جهان

خانواده صلح

خانواده ای برای گسترش صلح در جهان

اشکی و لبخندی

 

من٬ نه می خواهم اندوه قلبم را با شادی اقبال دیگران عوض کنم و نه خوشنود می شدم
که اشکم را اگر از اعماق وجودم سرچشمه می گیرد٬ آرام سازم.
 آرزوی قلبی من است که همه ی زندگی ام در این جهان٬ جز اشک و لبخند نباشد.
اشکی که قلبم را ﭙاک می کند و اسرار زندگی و رموزاتش را برایم آشکار می سازد٬
لبخندی که مرا به دوستان و رفیقانم نزدیکتر می کند!
اشکی که با آن قلبهای شکسته را به هم ﭙیوند زنم٬
لبخندی که نشانه ی شادمانی من از هستی ام باشد.
من شادمانه مردن را به بیهوده و نا امید زیستن ترجیح میدهم.
دوست دارم که در گرسنگی جاودانه ی عشق و زیبایی بمانم؛
 زیرا اکنون می دانم٬  آنان که قانعند بدبخت ترین مردم اند.
من شنیده ام نوای مشتاقان و آرزومندان را که شیرین تر از نغمه های دلنواز است.
چون شب فرا می رسد٬ گل ها  گلبرگهایشان را جمع میکنند و می خوابند٬
و شوق خود را به آغوش می کشند. به هنگام صبح٬
لب هایشان را می گشایند تا بوسه ی  خورشید را بچینند.
زندگی گل٬ اشتیاق است و آرزو٬ اشکی و لبخندی.
آبهای دریا بخار می شوند و به آسمان می روند؛ گرد می آیند و ابر  می شوند٬
و ابر٬ بر فراز تبه ها و دره ها ﭙرسه می زند تا نسیمی ﭙاک بوزد.
سپس اشک ریزان٬ بر مزرعه ها فرو می چکد
و به جویبارها و رود خانه ها می ﭙیوندد تا به خانه اش باز گردد.
زندگی ابرها٬ هجران و وصل است٬ اشکی و لبخندی.
و اینچنین است روح٬  که از روح اعظم جدا میشود تا به سوی جهان ماده سفر کند.
چون ابر٬ بر فراز کوه های اندوه و دشت های شادی به ﭙرواز در می آید تا نسیم مرگ
 بر آن وزیدن گیرد و دوباره به همان جا که بوده بازگردد؛
به اقیانوس عشق و زیبایی که همانا خداست.
                                                            
                                                                                            جبران خلیل جبران
                              
______________________________________________________________________________

سکوت ذهن

 
 
همهمه ی درونی تفکر معادل با سرو صدای بیرونی است.
سکون درونی معادل با سکوت بیرونی است.
هر گاه سکوتی در ﭙیرامونت وجود دارد٬ به آن گوش بسبار.
یعنی فقط آن را ببین و به آن توجه کن.
گوش دادن به سکوت٬ بعد سکوت را در درون تو بیدار می کند٬
زیرا فقط از طریق سکون است که می توانی به سکوت آگاه شوی.
ببین که در لحظه ی توجه به سکوت ﭙیرامونت٬ فکر نمیکنی.
آگاه هستی٬ اما فکر نمیکنی.

حال

 

تقسیم زندگی به گذشته٬ حال و آینده ساخته ی ذهن و در نهایت توهمی است.
گذشته و آینده شکل های فکری و انتزاعات ذهنی اند.
گذشته را فقط در حال میتوان به یاد آورد.
آنچه به یاد می آوری٬ رویدادی است که در حال رخ داده و حال آن را به یاد ما آوری.
آینده٬ هنگامی که برسد حال است.
تنها مورد حقیقی٬ تنها موردی که همواره وجود دارد٬ حال است